۳۰ دی
تفاهمسی ام دی ۱۳۹۶دلت چون دست من خالی، لبت چون قلب من تنگ استوبخت من سیه، با زلف مشکین تو همرنگ استمگر نه آنکه سبزی مظهر صلح است و آرامش؟چرا چشم تو عمری با دل من بر سر جنگ است؟لبت جام می سرخ است و می دانم كه می دانیکه شعرم را که می خوانی، صدای تو خوش آهنگ استو می دانم، و هرکس اهل این دنیاست می داندکه وقتی شعر می خوانی، زمین منگ و زمان هنگ استجهان مبهوت آوای خوش و زیبای لبهایت....شود، وقتی که می خوانی و در دستان تو چنگ استکجایی؟ من نمی دانم، ولی این را بدان عشقمدلم پر، دست من خالی و قلبم مثل لبهای شما تنگ است
سوال بی جوابسی ام دی ۱۳۹۶
"به عشوه ای دل ما را ز ما جدا کردیدر آن دمی که نگاهی به چشم ما کردی"*مرا اسیر دو تا زلف چون شب یلدامرا اسیر لبی سرخ و پر بلا کردیمنی که عمری رها از همه سرودم شعربه درد عشق خودت،زار و مبتلا کردیفدای چشم سیاه تو جان شیدایمطبیب من شدی و درد من دوا کردینگاهی کردی و قلب مرا ربودی، حیف...به لطف آمدی اول، ولی جفا کردیگرفتی دین و دل از ما و رفتی از اینجابگو برای خدا این جفا چرا کردیتو اهل مهر نبودی، به من بگو که چرا...به عشوه ای دل ما را ز ما جدا کردی؟*رضا کولایی
اختلاسبیست و نهم دی ۱۳۹۶
بدتر ز دزدی چیست؟ حتما اختلاس استبردن ز بیت المال، بار اسکناس استدزدی ندارد شاخ و دم، این کار زشتی ستهرچند خوشگل، گرچه خیلی باکلاس استآقای دزد مال مردم، شیک و باحالدلب واگویه های قلب مرد تنها...
ما را در سایت واگویه های قلب مرد تنها دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 8jirjirack5 بازدید : 132 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت: 17:01